سینا جونمسینا جونم، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

کیمیا و سینا

چاخان های جدید آقا سینا

پسر خوشگلم تازگیها خیلی چاخان کردنو یاد گرفتی و به محض اینکه با من یا بابایی کار داری میگی مامانی جونم یا بابایی جونم قربونت برم عزیزدلم که اینقدر با محبتی هرشب موقع خواب بايد حتما دست منو نوازش كني تا خوابت ببره و بعد از اينكه خوابيدي ميبرمت روي تخت خودت.. هروقت از كنارت رد ميشم حتما دستاي منو مي بوسي الهي مامان فدات بشه مهربونم ا   ميدوارم هميشه همينطور سبز و مهربون باشي و هيچ وقت گرد غم رو چشماي نازت نشينه....... ...
19 تير 1391

هنر مامان و جوجه ها

صبح که داشتم توی وبتون مینوشتم یه سر به وبلاگ محمدفاضل زدم و آقای سینا در همون اثنا سررسیدی و گیر دادی که بایدمنو مثل محمدفاضل درست کنی ، از طرفی هم چون بهت قبلا هم گفته بودم که روی صورتت نقاشی میکنم دلم نیومد بهت جواب رد بدم این شد که.......... کیمیا و فاطمه هم خودشون دست بکار شدن و دیگه....... ...
16 تير 1391

مامان گرفتار

سلام غنچه های خوشگل باغ زندگی مامان! بازم معذرت این مامان گرفتار رو بپذیرین. این مدت یه کم کار داشتم و از طرفی هم چون توی اداره یه سری مشکلات داشتم اصلا حال و حوصله نوشتن رو نداشتم که بخاطرش الان ازتون عذرخواهی میکنم.از همسری مهربونمم که توی این مدت مثل همیشه با صبوری تموم منو تحمل کرد متشکرم دوستت دارم همسر گلم .خلاصه اگه همکاری همه شما و همکارای مهربونم نبود برام خیلی سخت بود همتونو خیلی دوست دارم. حالا بریم سر اصل مطلب......   دختر گلم امسالم تونستی با معدل20 سال تحصیلیتو تموم کنی قربونت برم مامانی که منو همیشه سرافراز میکنی. بعد از امتحاناتت دقیقا روز بعدش چون اون موقع هنوز حال روحی من خوب نبود به پیشنهاد بابایی با مامانی و ...
16 تير 1391

میلاد نور مبارک

  ای دل شیدای ما، گرم تمنّای تو کی شود آخر عیان طلعت زیبای تو گر چه نهانی ز چشم، دل نبود ناامید می رسد آخر به هم چشم من و پای تو نیمه ی شعبان بود روز امید بشر شادی امروز ما نهضت فردای تو ...
16 تير 1391

بوی خدا

چند شبی میشه که سینای گلم شما رو با هزار کلک روی تخت خودت میخوابونیم   با این ترفند که هر شب فرشته مهربون   برات یه هدیه میاره و تو هم به عشق همون هدیه میری و توی اتاق خودت میخوابی.دیروز صبح قبل از اینکه از خواب بیدار بشی اومدم و زیر بالشتت یه هزارتومنی نو گذاشتم وقتی بیدار شدی اومدی پیشمو گفتی مامان ببین فرشته مهربون برام پول گذاشته تازه پولشم بوی خدا رو میده. الهی مامان فدای اون دل پاکت بشه خود شما فرشته ها هم بوی خدا رو میدین و هزاران هزار بار خدای مهربونمو بخاطر داشتن شما شکر میگم.عزیزای دل مامان ...
29 فروردين 1391

سه روز تعطیلات با گلهای نازم

سلام و صد سلام به شکوفه های قشنگ زندگیم.اول براتون یه سری عکسای موقع تحویل سالو بذارم بعد بریم سر اصل مطلب.   خوب مامانی سه روز آخر هفته رو مرخصی گرفت تا بتونیم با هم حسابی خوش بگذرونیم البته اگه همکارای مهربونم قبول نمیکردن که جای من بایستند امکان نداشت بخاطر همین از اینجا روی ماهشونو می بوسم و ازشون تشکر میکنم مخصوصا فاطمه جون که امروز فهمیدم تنها هم شده ممنونم عزیزم. دیروز صبح بعد از خوردن صبحانه رفتیم بیرون و طبق معمول قطار شادی البته با پارسای نازم .دیروز که حسابی کیف کردین اینم عکساش آخرشم با آقا خرگوشه یه عکس انداختین. امروز صبحم منو شما دو تا فرشته با مامان جون و پارسا شکلاتی رفتیم پارک توحید و ...
9 فروردين 1391

شيشه عطر بهار لب ديوار شكست....

شیشه عطر بهار لب دیوار شکست و هوا پر شد از بوی خدا،همه جا آیت اوست.دیدنش آسان است، سخت آن است كه نبینی اورا . نوروزتان خجسته اميدهاي زندگيم امسال تحويل سال ساعت 8 و 44 دقيقه و 27 ثانيه صبح سه شنبه بود.موقع تحويل سال ما خونه بوديم و بعد از گرفتن عيديايي كه براتون خريده بوديم به قول سينا به دين و بازي(ديد و بازديد ) رفتيم.اول خونه باباجون و بعد از اونم خونه ماماني و هر جا رفتيم شما دو تا فرشته عيدي جمع مي كردين.سينايي كه زود تحويل من ميدادي اما كيميا جونم كيفت همراهت بود و هست و زود جمعشون ميكني و وقتي ميايم خونه شروع به شمارششون ميكني.قربونت برم عزيزكم كه اينقدر حسابگر شدي.توي اين چند روز به شما دو تا جوجه نازنازي خيلي خوش گذشت آخ...
5 فروردين 1391