سینا جونمسینا جونم، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

کیمیا و سینا

شاپرکهای مامان

1390/11/29 17:08
نویسنده : مامان
336 بازدید
اشتراک گذاری

گلای نازم بازم چند وقتیه نتونستم براتون چیزی بنویسم.آخه یه کم درگیر تر بودمniniweblog.comاز این به بعد قراره بابایی هم براتون بنویسه شاید دیگه نوشتنمون طولانی نشه.niniweblog.comخوب بریم سر اصل مطلب، یکی دو هفته پیش بارون خیلی شدیدینایت اسکین اومد به حدی بود که تموم خیابونا پراز آب شده بود فکر کنم پنج شنبه دو هفته پیش اونروز بابایی هم مرخصی داشت و همراه شما دو تا وروجک توی خونه بود،ظهر که از اداره اومدم بعد از ناهار شما دوتایی گیر دادین که بریم بند دره آخه داشت نرم نرم بارون میومد،بالاخره با تموم خستگی که داشتم همه با هم رفتیم بند دره بارون می بارید و یه قسمتایی هم مه بود خیلی زیبا بود حالا براتون عکساشو میذارم ببینین.ساعتای سه و نیم چون دختر گلم کلاس زبان داشت برگشتیم اما جلو در موسسه زبانت چنان بارونی گرفت که تا اومدم از خیابون ردت کنم و برگردم خیس آب شدم به عرض چند دقیقه هم تموم جوها پرازآب شد نایت اسکینواقعا قشنگ بود و همه غافلگیر  شده بودن آخه چند سال میشه که بارون اینجوری نباریده بود.نایت اسکینخداجونم شکرت بخاطر تموم نعمتهایت.niniweblog.com

سه شنبه هفته پیش هم رفتیم مشهد،جای همه خالی مخصوصا خاله مریم رو خالی کردم آخه قرار بود که بیان اما همون لحظه آخر براشون یه مشکلی پیش اومد و منصرف شدن نایت اسکین،واسه همین ما با مامانی و عمه مریم رفتیم .خیلی خوش گذشت مخصوصا به شما دو تا فرشته نایت اسکینکه هرچی خواستین خرید کردین البته منم از فرصت استفاده کردم و کل خرید عیدتونو از همونجا کردم.مشهد که بودیم هوا خیلی سرد بود و صبح همون روزی که میخواستیم برگردیم بارون می بارید.میخواستیم صبح قبل از رفتن یه بار دیگه بریم حرم که چون بارون بود و بابایی میترسید گردنه ها برفی باشه نرفتیم .سینای گلم دائم حرص حرمو میخوردی که حرم نرفتیم.قربونت برم که اینقدر به فکر همه چیز هستی عزیزکم توی اون سه روز با اینکه خسته شده بودی اما اذیت نمیکردی و به شوق خریدات خودت راه میرفتی.کیمیای نازمم بیشترین خریدو کردی برات یه لباس مجلسی قشنگ گرفتیم که خودم خیلی خوشم اومده بود وقتی میپوشیش مثل فرشته ها میشی نایت اسکینقربونت برم گل خوشگلم.سفر به موقعی بود و تونست حال و هوای همه رو عوض کنه مخصوصا بااخلاق خوب بابایی.دستت درد نکنه همسری مهربون.عاشقانه دوستت دارم و به خاطر همه چیز ازت ممنونم.niniweblog.com

 

niniweblog.com

  دیشب تولد مهلا و علی بود نایت اسکینو همه خونه عمه زهره دعوت بودیم.خیلی خوب بود اما هرچی به شما دو تا میگفتم پاشین و با بقیه بچه ها برقصید گوش نمیدادین و خجالت میکشیدین.niniweblog.comکاش توی خونه هم همونقدر آروم بودین نایت اسکین عزیزای دلم با تموم کاراتون عاشقتونم .

اين كيك عليه شش سالش تموم شد،ديگه براي خودش مردي شده  اينم كيك مهلا شكلاته تازه يك سالش تموم شد

اينم جوجه هاي خوشحال تولد،جالبه كه هيچ كدوم از نفراتي كه تولدشون بوده جلوي كيكشون نيستند.

  امروز صبح هم که از خواب بیدار شدیم برف اومده بود و طبق معمول شما دوتاذوق کردین و رفتیم بیرون برای برف بازی و بازم مثل همیشه رفتیم بند دره .مامان جونو باباجونم اونجا بودن و کلی با هم برف بازی کردین و بهتون خوش گذشت.انایت اسکینلانم داره شدید بارون میاد و ما خونه باباجونیم.شما دو تا فرشته خوابیدین اما پارسای شیطون هنوز بیداره و هر چند دقیقه مامانشو از خواب میپرونه.عسل خاله به هیچ صراطی مستقیم نمشه نایت اسکینکه بخوابه و دائم تو فکر شیطنته.niniweblog.com


نایت اسکین

اینم عکسای اون روز خاطره انگیز بارونی

سيناي گلم مشغول خوردن ناهار بود.فداي اون لپ باد كرده ات بشم من

با اينكه زير بارون هستي اما قيافت نشون نميده عزيز دل مامان

فداي تو بشم كه اينقدر سردته ماماني

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان محمد فاضل
5 فروردین 91 12:56
سلام خانمی حالت خوبه بهترین ها رو در سال 91 برای شما و بچه های نازت آرزو دارم


مرسي عزيزم انشاالله كه تو هم سال خوبي رو در كنار همسر و پسر نازت داشته باشي