انرژی مثبتهای مامان ، عشق من هستید
چند روزه كه خيلي تو فكر انرژي مثبتم.همه اون رو هم از شما نفسهاي زندگيم ميگيرم تموم انرژي و بودنم با شماست عزيزاي دلم.راستي پزيشب با هم البته بدون بابايي رفتيم و حسابي خوش گذرونديم،اولش رفتيم يه خورده گشتي توي خيابونا زديم و بعدشم يه شيرموز بستني مشت زديم توي رگ.هرچند سينايي گلم خوابيده بودي و وقتي بيدار شدي يه كوچولو غر زدي اما ختم به خير شد.امروزم تولد يكي از همكارام بود و ديشب با شما دوتا گلم رفتم خريد ، توي مغازه هرچي تونستي سينا جونم آتيش سوزوندي كه صداي آقاهه در اومد و بيچاره از منم كلي معذرت خواهي كرد آخه رفته بودي سر گرامافونش و ديگه.... امروز پنج شنبه است و كيميا جونم تعطيليشه و آقا سينا هم به تبع آبجي موند توي خونه اما چون آب خونمون امروز قطع شده مجبور شدم ببرمتون خونه باباجون . خدا براي مامان جون امروزو بسازه...
چند شب شب پيش اداره جلسه داشتم و شما دو تا شيطونو بازم مثل هميشه بردم خونه باباجون.وقتي اومدم متوجه شدم پسركم كلي فضولي كرده ، سيناي شيطون رفته بودي و كارت عابر بانك بابا جونو دولا كردي و خلاصه ... خاله مهشيد ميگفت اگه به باباجون كارد ميزدي خونش در نمي اومد. بعد هم كه از تو پرسيدم گفتي خوب من نميدونستم كه اون كارت بانكشه.بازم خدارو شكر كه عابر بانك بوده نه كارت سوخت وگرنه ... ديشبم خونه باباجون كلي كيف كردين و منو باباجوني شما سه تا رو توي چادر هي تاب داديم تا از نفس افتاديم.شنيدن صداي خنده و شادي شما فرشته ها كلي برام انرژي مثبت داشت. الهي قربونتون برم خيلي دوستتون دارم گلهاي قشنگم.
بعد از اون اومديم خونه و واي تازه متوجه شدم كليد در رو يادم رفته بردارم و بابايي هم رفته بود استخر.مونده بودم با شما دو تا چكار كنم ؟زنگ خونه خاله شادي رو زدم و رفتيم توي راهرو امام روم نميشد خونه كسي بريم واسه همين از ساهت 10دقيقه به 9 تا 9 و نيم جلوي در نشسته بوديم تا بابايي تشريفشونو آوردن.توي اون مدت دختر نازم روي پله ها خوابت برد و سيناهم توي بغل من بود و دائم منو مي بوسيديو فدات بشم فرشته خوشگلم.
سيناي گلم چند روزه كه خيلي ذوق ساعته بن تن رو داري و دائم بهم ميگي مامان برام ساعت بن تن ميخري؟منم هربار بهت ميگم هروقت ياد گرفتي ساعتو بخوني چشم.شما هم زود نيگاي ساعت ميكني و يه ساعت من در آوردي ميگي مامان ساعت ربه يا ساعت شش ونيمه بعضي وقتا هم ميگي خوب تو بگو ساعت چنده بعدش من ميگم . خيلي زرنگي نفسم . چكار كنم از دست تو و اين شيرين كاريات.