جوجه های عزادار من!!!
امروز تاسوعای حسینیه،همه جا غرق در عزا و ماتمه حتی آسمونم امروز بدجوری گرفته ...این روزا دل مامانتونم بدجور میگیره و بابایی میگه بخاطر همین روزاست... قربونتون برم من که از همه ما بیشتر این شور رو دارین قربون دلای پاکتون ان شاا... خود آقامون شما فرشته های کوچیک رو در پناه خودش حفظ کنه. سینای نازم از صبح علی الطلوع بالای سر منو بابایی بودی و دائم به بابا میگفتی پاشو بریم هیات. آخه دیشب با اینکه تموم مغازه ها تعطیل بود اما مارو مجبور کردی بگردیم و برات زنجیر بخریم که امروز بری بقول خودت حسین حسین کنی.مامان فدات بشه الهی...دیروز ظهر جلوی در مسجد منتظرشما و بابایی بودم و به پسرای جوونی که رد میشدن نگاه میکردم و دائم توی ذهنم بزرگی تورو مجس...
نویسنده :
مامان
11:41