سینا جونمسینا جونم، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

کیمیا و سینا

خداجونم خودت کمکم کن

1390/8/25 9:52
نویسنده : مامان
698 بازدید
اشتراک گذاری

فرشته نازنینم بازم مریض شدی . niniweblog.comدیگه دارم به خودم شک میکنم شاید واقعا من نمیتونم اونجوی که باید ازت مراقبت کنم.niniweblog.comعصر دوشنبه که از خواب بیدار شدی و بغلت کردم حس کردم که تب داری . به بابایی که گفتم گفت نه تو خیلی حساس شدی .خلاصه نه بابایی و نه خاله مریم حرف منو باور نکردن،تا آخر شب که شدید شد و تا این ساعت هر ٤ ساعت شربی استامینوفن میخوری niniweblog.comنفس مامان تازه همون روز دوشنبه ١٠ روز شربت سفکسیمت تموم شد که باز !! نمیدونم از پارسا گرفتی یا باز توی مهدت مریض شدی یا هم از بی دقتی من بوده ولی بهر حال ازت معذرت میخوام گلکمniniweblog.comخدا کنه زودتر خوب بشی باور کن مامانی من طاقت دیدن این قیافتو ندارم به قدری دلم گرفته که خدا فقط خودش میدونه عزیز دلم. فقط خدا رو شکر که توی دارو خوردن منو اذیت نمیکنی و هر چی بهت میدم میخوری قربون چشمای نازت برم عزیزکم

  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مریم جونی
25 آبان 90 10:49
غصه نخورخاله جونی....میفهمم چی میکشی اما خدا روهزاربارشکر مثل پارسا تب نمیکنه ...یکی دوروز دیگه طاقت بیاری تموم میشه
مامان محمد فاضل
25 آبان 90 14:08
اي واي كه خيلي سخته انشاالله بهتر ميشه سعي كن فردا يه روز خوب رو باهم توي خونه سپري كني