سینا جونمسینا جونم، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

کیمیا و سینا

بازم مریضی پسرکم

1390/8/17 8:53
نویسنده : مامان
305 بازدید
اشتراک گذاری

پسرکم بازم مریض شده بودیniniweblog.com.شب جمعه هفته پیش خونه عمه زهره دعوت بودیم .یه خورده که با علی بازی کردی اومدی پیشمو دراز کشیدی همون موقع به بابایی گفتم فکر کنم سینا مریضه .آخه از تو بعید بود که یه لحظه آروم دراز بکشی تا آخر شب که رفتیم خونه یهویی تب کردی و خلاصهبا من بیچاره شدم.روز جمعه هم همنجور شدید تب داشتی اما قربونت برم از ترس آمپول هرچی بهت میدادم میخوردی.روز شنبه از صبح که بیدار شدی میگفتی مامان منو ببری دکتر خودم.با هزار مشقت رفتم برات نوبت گرفتم و بالاخره تا ساعتای ٩ کارت تموم شد و طبق حدس من بازم گلوت عفونت کرده بود.الهی قربونت بره مادر اگه مجبور نبودم بزارمت مهد شاید اینقدر مریض نمیشدی.تا ده روز باید شربت بخوری تازه نیم کیلو هم وزن کم کرده بودی باز اینم شد قوز بالای قوز.دکتر برای ٢ماه دیگه برات نوبت کنترل وزن گذاشت خداکنه تا اون موقع وزنگیریت خوب باشه مامانی .از اول مهر که دوباره بردمت مهد کاهش داشتی عزیزکم تو رو خدا مامانو ببخش که نمیتونه خوب مواظبت باشه.niniweblog.comاز روز یکشنبه هم پارسا شدید تب کرده و هنوز تا امروز همونطور تب داره.دکتر گفته تب ویروسیه.انشاالله اون طفلی هم زود زود خوب بشه خاله مریم بیچاره هم از غصه داره دق میکنه niniweblog.comآخه با هیچ دارویی تبش پایین نمیاد عزیزخاله،قربون خنده های شیرینت برم سعی کن زودتر خوب بشی تا بازم با سینا تموم خونه باباجونو بهم بریزین niniweblog.comniniweblog.comچند روزه که خونه باباجون سوت و کور شده و به عبارتی داره در آرامش کامل بسر میبره.niniweblog.com

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)